جدول جو
جدول جو

معنی ترش مزه - جستجوی لغت در جدول جو

ترش مزه(تُ / تُ رُ مَ زَ / زِ)
چیزی که ذائقه احساس ترشی از آن کند. (ناظم الاطباء). لب ترش
لغت نامه دهخدا
ترش مزه
مزه ی ترش
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوش مزه
تصویر خوش مزه
ویژگی هر چیزی که طعم و مزۀ خوب داشته باشد و به ذائقه خوش بیاید
فرهنگ فارسی عمید
(تُ / تُ رُ مَ زَ/ زِ)
ترشی و حموضت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تُ / تُ رُ مِ)
گستاخ و ترشخو و سخت. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تُ / تُ رُ)
نامی است که در کتول گرگان به اوری دهند. رجوع به اوری شود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(تُ / تُ رُ بَ / بِ)
آبی که بصورت قی برآید با طعم ترش. لعابی ترش که از دهان سرازیر شود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ترشمزه
تصویر ترشمزه
چیزیکه ذائقه احساس ترشی از آن بکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترش مازو
تصویر ترش مازو
اوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش مزه
تصویر خوش مزه
((~. مَ زِ))
آن چه که دارای طعم و مزه نیک باشد
فرهنگ فارسی معین
از توابع جلال ازرک جنوبی بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
ماست ترش
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی خورشت ترش مزه که در آن حبوبات و ادویه به مقدار زیاد
فرهنگ گویش مازندرانی
خوش مزه
فرهنگ گویش مازندرانی
ازگیاهان دارویی
فرهنگ گویش مازندرانی
خربزه
فرهنگ گویش مازندرانی